فریادی خاموش منتقد رضاشاه دوم با من گفتگو نکند. پادشاهی خواه، اما با فرهنگ ایرانی مخالف دمکراسی همان دمکراسی که بعضی دوست دارند به ضرب دگنک به خورد من و فرزندانم دهند نیز، همین حق را به من می دهد. من برای ایران، برای فرهنگ آن و برای تحقق آخرین وصیت پادشاه فقید، هرگز از پا نمی نشینم. وظیفه کسی که وارث این نظام و این فرهنگ است، پاسداری از ایران است، نه آنکه برای من و ایران ایدئولوژی تعیین کند.! اما وظیفه ملت، بازستانی ایران، و بازیابی ماهیت خویش است، نه تعیین سیاست، و نوع رابطه با جامعه برای وارث پادشاه. زمانی که کشور را باز ستانیم، مبارزه با انکره مینو، پایان نمی یابد. در آیین ما کسی برای چیزی که در آن تخصص ندارد، اظهار نظر نمی کند. ایرانداری را به ایراندارن، وپاسداری از فرهنگ را ایرانیان می سپاریم. فر کیانی، در درون ایران معنا می یابد. در کنار گود نشستگان، رجز فر ایران نخوانند. رستم برای بازآوردن کیخسرو از چنگال دیوان، از او راهنمایی نخواست. مسیر را گم نکنیم. پاینده ایران پایدار ایرانی جاویدشاه. چرا جناب دکتر استاد 👇🏿رامین پرهام را برنمی تابم.! شناخت #هنری_کربن، به عنوان شاگرد #سید علامه_طباطبایی، و همکلاسی #گجستک #خمینی، و از طرفی استاد و منبع الهام برای #سید_حسین_نصر، #داریوش_شایگان، #شهرام_پازوکی، #امیرمعزی و #احمدفردید، به ما نشان خواهد داد که کسانی که #سکولاریسم ، #دمکراسی را فریاد می زنند، و قصد دارند #تاج را بر سر #دمکراسی بگذارند، هدفی جز تثبیت و ادامه حرکت خمینی در ایران را ندارند.! که البته با توجه به سابقه سردبیری در #تایمز #اسرائیل، و شاگردی (برنارد لویس!)زیاد هم دور از ذهن نیست.! لازم به ذکر است که بپرسیم برنارد لوییس کیست؟! برنارد لوئیس استاد بازنشسته مطالعات خاور نزدیک دانشگاه پرینستون بود و در لندن از پدر و مادری یهودی متولد شد. وی در سخنرانی "ایران در تاریخ" که در مرکز موشه دایان مورخه ۱۸ ژانویه ۱۹۹۹ در دانشگاه تل آویو ایراد شد نقش ایران در تاریخ و تأثیر آن را بر تمدن جهان را مورد بحث قرار داد. برنارد لوئیس در این سخنرانی خاطرنشان می‌کند: «در دوهزار سال گذشته هیچ کشورگشا یا نیروی خارجی ای نتوانسته‌است بر زبان و فرهنگ ایرانی اثرات بنیادی بگذارد، که این یکی از نشانه‌های فرهنگ برتر است، و فرهنگ برتر همیشه بر فروتر چیرگی یافته‌است.» وی در کنفرانس بیلدربرگ نتیجه می‌گیرد که تنها راه رویارویی با چنین فرهنگی نابود ساختن آن است و پیشنهاد می‌کند که ایران را به قطعات قومی گوناگون بشکنند و میان کشورهای نوپا تقسیم کنند!